تولد محمد رادین
عزیم دلم گل پسر مامان بابا بالاخره 15 فروردین بعد کلی درد و رنج زایمان به دنیا اومدی
ولی من با اینکه کلی دوست داشتم زود ببینمت دردی که داشتم مانع میشد اما بازم با تحمل اون سختی گرفتم تو بغلم و بهت شیری دادم وای که این صحنه چقد خوب و دوست داشتنی بود
همش میترسیدم زردی داشته باشی ولی خدارو صد هزار مرتبه شکر تو صحیح و سالم بودی و نه زردی داشتی نه هیچ چیز دیگه
ولقتی بهت شیر میدادم و نگاهت میکردم خداروشکر میگفتم که یه فرشته کوچولوی ناز 3680 کیلویی بهمون داده و ازش میخواستم به همه خاله هات این لحظه دوست داشتنی رو نصیب کنه اصلا از یادم نمیرفتن
گلم الان بازم گریه میکنی و نمیذاری بنویسم چند تا از عکسهاتو میذارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی