گذشتن از 6 ماهگی دلبندم
پسر گلم که قند مامان امروز دقیقا 6 ماه و 18 روزت میشه گلم
درست بعد از رد شدن از 6 ماهگی دندون خوشگلت جوونه زد و ما همگی کلی ذوق زده شدیم اخه همش مریض بودی و تب داشتی متوجه شدیم بخاطر دندونت بوده گلم تو هر لحظه که میگذره تا لحظه قبلی کلی فرق داری و عوض میشی و من دوست دارم از تمام اون لحظات عکس بگیرم و به یادگار داشته باشم وقتی با چشمهای خودم بزرگ شدنت رو میبینم همش خدا رو بخاطر هدیه ای که بهمون داده شکر میکنم و ازش میخوام بهترین سرنوشت رو برات بنویسه هر چی خواستم از دندونت عکس بگیرم نذاشتی یه عکس کج و کوله دارم نشونت میدم تا بدونی چقد شیطونی کردی موقع گرفتن عکس
یه عکس دیگه میذارم اینم برا 7 ماهگیت میشه
یه عکس دیگه میذارم اینم برا 7 ماهگیت میشه که تازه با کمک ما میتونستی بشینی البته دستمونو میبریم کنار میوفتی اما از خوش شانسی اینجا نشستی گلم
حالا دندون های نازت دو تا شدن و حرکتت مثل عقربه های ساعت شده در جا میزنی و میچرخی اما حرکت بسمت جلو رو نداری تازه فقط به اونهایی که میناسیشون میخندی و به غریبه ها اصلا نمیخندی مامان
چند تا هم از عکسهای قبلیت میذارم
وای یه عکسم میذارم که دایی سعید نامرد ازت گرفته